به گزارش مثبت خودرو، سالهاست که صحبت از خصوصیسازی صنعت خودرو میشود و در هر دورهای از حضور بخش خصوصی در این صنعت با بهانهتراشیهای مختلف ممانعت میشود. اگرچه در ظاهر بخشی از سهام شرکتهای خودروسازی کشورمان در بازار سرمایه عرضه شده بود، اما همچنان مدیریت آنها در اختیار دولتها بوده و مدیریت دولتی بر […]
به گزارش مثبت خودرو، سالهاست که صحبت از خصوصیسازی صنعت خودرو میشود و در هر دورهای از حضور بخش خصوصی در این صنعت با بهانهتراشیهای مختلف ممانعت میشود. اگرچه در ظاهر بخشی از سهام شرکتهای خودروسازی کشورمان در بازار سرمایه عرضه شده بود، اما همچنان مدیریت آنها در اختیار دولتها بوده و مدیریت دولتی بر صنعت خودرو دستاوری جز زیان انباشته سنگین و ورشکستگی نداشت. مهدی پازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی مهمترین مزیت خصوصیسازی خودروسازان را کاهش فساد و سوء مدیریت میداند و معتقد است، در بخش خصوصی به دلیل نظارت دقیقتر و رقابت بیشتر، احتمال سوء استفاده و فساد کاهش مییابد. در مدیریت دولتی ممکن است فرصتهای فساد و ناکارآمدی بیشتر باشد. مشروح صحبتهای وی را در ادامه بخوانید.
خصوصیسازی خودروسازان یکی از مباحث جنجالی اقتصاد کشورمان بود که به یک مطالبه عمومی تبدیل شد. به نظر شما مهمترین مزیت خصوصیسازی ایران خودرو چیست؟
اقتصاد کشورمان از چالش بزرگی به نام فساد و سوء مدیریت رنج میبرد. این رنج به دلیل تعدد حضور دولت در اقتصاد و حذف بخش خصوصی شکل گرفته است. خودروسازان هم سالهاست که به بزرگترین بنگاههای زیانده با دستفرمان مدیران اتوبوسی تبدیل شدهاند. مزیت خصوصی سازی ایران خودرو در گام نخست کاهش فساد است. به دلیل اینکه در بخش خصوصی به دلیل نظارت دقیقتر و رقابت بیشتر، احتمال سوء استفاده و فساد کاهش مییابد. در مدیریت دولتی ممکن است فرصتهای فساد و ناکارآمدی بیشتر باشد.با این حال، باید توجه داشت که خصوصیسازی بدون نظارت مناسب میتواند به مشکلاتی مانند کاهش کیفیت خدمات، تمرکز بیش از حد بر سودآوری و بیتوجهی به منافع اجتماعی منجر شود. بنابراین، خصوصیسازی باید همراه با نظارت دقیق و سیاستگذاری صحیح باشد تا منافع آن بهطور کامل به جامعه برسد.
مدیریت منابع یکی از چالشهای اقتصاد کشورمان معرفی شده، خصوصیسازی ایران خودرو چطور میتواند به افزایش کارآمدی منجر شود؟
در وهله اول باید بگویم که نقش آفرینی بخش خصوصی در اقتصاد به معنای افزایش بهرهوری و رقابتپذیری است. وقتی یک شرکت خودروساز به بخش خصوصی واگذار میشود، مدیریت آن به شکل کارآمدتری انجام میشود. شرکتهای خصوصی به دلیل رقابتهای بازار، به دنبال کاهش هزینهها، افزایش کیفیت محصولات و بهبود خدمات خود خواهند بود. این امر میتواند باعث افزایش بهرهوری و رقابتپذیری صنعت خودروسازی در سطح داخلی و بینالمللی شود.به یاد داشته باشید که مدیریت دولتی هزینههای گزافی را بر صنعت خودرو تحمیل کرده که با خصوصی سازی بخش عمدهای از هزینه های دولتی کاهش مییابد.در بسیاری از کشورها هم خودروسازان دولتی به دلیل مدیریت ناکارآمد و وابستگی به منابع دولتی، نیاز به حمایتهای مالی دارند. خصوصیسازی ایرانخودرو میتواند فشار مالی بر دولت را کاهش دهد و منابع را به سایر بخشهای اقتصادی هدایت کند.
در دنیای امروز رشد تکنولوژی و بهروز رسانی آن در صنایع به اولویت تبدیل شده است، اما صنعت خودروی کشورمان در این زمینه با خلاء مواجه است، بخش خصوصی با وجود محدودیتها چطور میتواند این چالش را برطرف کند؟
طی سالهایی که سکان هدایت صنعت خودرو به دست مدیران دولتی بود، تکنولوژی با سرعت بسیار پایینی به این صنعت وارد شد. در چند سالی که بخش خصوصی به صورت جزیی بخشی از بازار را به دست گرفت، این صنعت به سمت تحول و نوآوری حرکت کرد. شرکتهای خصوصی به منظور حفظ جایگاه خود در بازار، بیشتر به تحقیق و توسعه (R&D) و نوآوریهای تکنولوژیک توجه خواهند کرد. این امر میتواند به پیشرفت تکنولوژی و تولید خودروهای با کیفیت و مطابق با نیازهای روز بازار منجر شود. با وجود انتقادهای بسیاری که به خودروهای مونتاژی میشود، اما بازهم این خودروها از نظر تکنولوژی نسبت به برخی محصولات داخلی بسیار پیشرو هستند.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که میتوان تکنولوژی را با جذب سرمایهگذار خارجی وارد صنعت خودرو کرد. با خصوصیسازی، امکان جذب سرمایهگذاریهای خارجی بیشتر فراهم میشود. سرمایهگذاران خارجی به دلیل سودآوری و پتانسیل بازار، تمایل دارند که در شرکتهای خودروساز خصوصی سرمایهگذاری کنند. این امر میتواند به انتقال تکنولوژی و بهبود فرآیندهای تولید کمک کند.
یکی از ایراداتی که به خودروسازی وارد میشد، این بود که محصولات از نظر تنوع و کیفیت در سطح پایینی قرار داشتند، درحالی که اصل بازار آزاد بر افزایش کیفیت و ارتقاء محصول است. آیا با حضور بخش خصوصی در ایرانخودرو این چالش حل میشود؟
مصادق این موضوع در بسیاری از صنایع وجود دارد. برای مثال زمانی صنایع لبنی در کشورمان دولتی بود. در سالهای نه چندان دور محصولات در یک رنج و از کمترین تنوع برخوردار بودند. از زمانی که شرکتهای خصوصی وارد عرصه رقابت شدند بسیاری از محصولات لبنی کشورمان در سطح بینالمللی کیفی و متنوع است. خودروسازان خصوصی هم میتوانند با توجه به تغییرات سریع نیازهای بازار، محصولاتی متنوعتر و متناسب با ذائقه مصرفکنندگان تولید کنند. این امر میتواند به ایجاد انتخابهای بیشتر برای مصرفکنندگان منجر شود.
نکته دیگری باید به آن تاکید کنم این است که در بخش خصوصی، به دلیل رقابت با دیگر تولیدکنندگان، شرکتها بیشتر تمایل دارند به کیفیت محصولات خود و همچنین خدمات پس از فروش توجه ویژهای داشته باشند. این امر میتواند باعث رضایت بیشتر مشتریان و وفاداری آنها شود. خدمات پس از فروش در صنعت خودرو یک اصل مهم و حیاتی است. متاسفانه در سالهای اخیر به پاشنه آشیل صنعت خودرو تبدیل شده است. در مجموع، خصوصیسازی ایران خودرو میتواند به ایجاد یک محیط رقابتیتر و کارآمدتر در صنعت خودروسازی کمک کند که به نفع مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و حتی دولت خواهد بود. البته برای دستیابی به این مزایا، فرآیند خصوصیسازی باید با دقت و به صورت اصولی انجام شود تا از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری شود.
آیا نمونه موفقی از خصوصی سازی صنعت خودرو در جهان وجود دارد که با سرعت به بهبود کیفیت منجر شده باشد؟
بله. رنو فرانسه، کارخانه فیات در شهر تیچی لهستان و ماروتی سوزوکی در هند نمونههای موفق خصوصی سازی هستند. برای مثال ماروتی سوزوکی در سال ۲۰۰۲ از مدیریت دولتی خارج شد و در سال ۲۰۰۷ ارزش بازار این شرکت از ۴۳۳۹ کرور روپیه به بیش از ۲۱۸ هزار کرور روپیه افزایش یافته است. این رشد چشمگیر نشاندهنده موفقیت در خصوصیسازی و مدیریت کارآمد است. ادامه مدیریت دولت بر صنعت خودرو دستاوردی جز زیانهای بیشتر ندارد.
چرا مدیریت دولتی زیانده است؟
هرچه سهم دولت از اقتصاد بیشتر میشود، زیان هم به تبع آن رشد میکند.نکته اول هدررفت منابع مالی است، خودروسازان دولتی معمولاً با مشکلات مالی و مدیریتی مواجه هستند که این موضوع باعث هدررفت منابع مالی میشود. دولت برای حمایت از این شرکتها به آنها تسهیلات میدهد که در نهایت ممکن است بهجای توسعه و بهبود کیفیت خودرو، در پرداخت بدهیها و هزینههای جاری مصرف شود. این هدررفت منابع میتواند فرصتهای اقتصادی دیگری را که میتوانست در بخشهای دیگر بهطور مؤثرتر سرمایهگذاری شود، از دست دهد.مورد دیگری که مصداق عینی آن در خودروسازی کشورمان وجود دارد، کیفیت پایین محصولات است.این مشکل باعث میشود مصرفکنندگان به خرید خودروهای تولید داخلی تمایلی نداشته باشند و به دنبال خرید خودروهای وارداتی باشند. در نتیجه، نقدینگی به خارج از کشور میرود و درآمد ارزی از دست میرود. علاوهبراین، این خودروها میتوانند مشکلات ایمنی و مصرف سوخت بالا داشته باشند که در بلندمدت فشار اقتصادی بر مردم و منابع ملی وارد میکند.
یکی از مباحثی که در صنعت خودرو بر آن تاکید میشود، اشتغالزایی است، به نظر شما بخش خصوصی به دلیل صرفهجویی در هزینهها با چالش حفظ نیروی انسانی و رشد اشتغالزایی مواجه میشود؟
اول اجازه بدهید در رابطه با آسیبهایی که بهانه اشتغالزایی در صنعت خودرو توسط مدیران دولتی به اقتصاد کشور وارد کرده صحبت کنم. مهمترین نتیجه دولتی بودن صنعت خودروسازی فرصتهای شغلی و استخدامهای ناکارآمد است. خودروسازان دولتی بهدلیل حمایتهای دولتی فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کنند، اما این شغلها چندان کار و طبق توانایی افراد نیست. استخدامهای سفارشی و سیاسی و عدم رعایت اصول شایستهسالاری باعث کاهش کیفیت نیروی کار و کاهش بازدهی خودروسازان دولتی شده است. حال اگر مدیریت به بخش خصوصی سپرده شود موضوع تغییر خواهد کرد. مزیت خصوصیسازی ایرانخودرو مدیریت کارآمدتر است مدیران در شرکتهای خصوصی تحت فشار بیشتری برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها هستند، چرا که سودآوری برای آنها اهمیت بیشتری دارد. در نتیجه به سمت استفاده از نیروهای متخصص و نیروکار ماهر میروند نه نیروی سفارشی. اینجاست که اشتغالزایی ایجاد شده، نه آمارسازی.
نظر شما چیست؟